فقط خدا میدونه چقدر از آمدنت خوشحالم انگار دست نوازشگر سرشار از مهربانی خدا رو روی سرم با تموم وجود حس میکنم و تازه به همه این همه شادمانی باید دعوت ویژه خدا سر سفره قرآنش رو هم اضافه کنم . به یاد چند سال قبل به یه محفل انس شبانه در کنار قرآن دعوت شدم و خیلی از این حضور دوباره در بهار قرآن در کنار قرآن خوشحال شدم ولی راستش امشب که شب اول بود دلم گرفت به یاد دارالقرآن و شبهای به یاد ماندنی رمضانهای سالهای نه چندان دور قبل افتادم و اون همه شکوه و جلال که خیلی زود گذشت و الان فقط خاطراتش باقی مونده و از این که چنین لحظاتی داشتم واقعا احساس غرور میکنم و ای کاش میشد بازم همون دوستان و همون شبها تکرار میشد که البته آرزویی محال به نظر میرسه .